- پر طراوت
- شاداب بسیار تازه و بارونق
معنی پر طراوت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تازه و با رونق
پژمرده خشک
سر سپرده
جوشا که گرمی بسیار دهد: چراغ پر حرارت، که پرکار و فعال است: آدم پر حرارتی است
ترهنده
Rosily
розово
рожевий
różowo
de forma rosada
in modo roseo
de manera sonrosada
de manière rosée
rozenkleurig
อย่างสีชมพู
secara merah muda
بشكلٍ زهيٍّ
गुलाबी रूप से
בצורה ורדרדה
pembe bir şekilde
kwa waridi
গোলাপীভাবে
گلابی طریقے سے
دلیر، دلاور، یارنده، پر جگر
بسیار دار دارنده
نوعی شیرینی. طرز تهیه. - یک کیلو و نیم شکر را مانند شربت جوشانده و بقوام آورده همینکه بسفتی خمیر سنگک شد نیم کیلو مغز پسته بو داده و خرد کرده بان علاوه کرده قدری گلاب زده خوب بهم مخلوط کنند. سپس کف سینی را مغز پسته ساییده ریخته مایه را روی آن میریزند و با قاشق چرب یا یاوردنه چرب پهن کنند. بعد دو ملاقه شربت قوام آمده را روی آن میریزند و مغز پسته درشت روی آن می پاشند و پس از سرد شدن بشکل لوزی میبرند
گرانجان